اینجا به دنیا امده ام و در خیابان ها دویده ام
چهره هر خانه و هر مغازه ای را می شناسم
باید اما بروم
اینجا هر پرنده ای را به اسم می شناسم
با مشت و شصت بیرون منتظر یک خانم شیک با ماشین مدل بالا هستم
خورشید چشم را می زند
همه چیز از کنارم پرواز می کند
و دنیای پشت سرم به آرامی کوچک می شود
اما البته دنیای روبه رویم برای من ساخته شده است
هممم ، می دانم ، او (مونث) منتظر است و من او را سر راهم سوار می کنم
روز را در کنارم دارم و باد موافق
گروه کر در کنار خیابان که برای من می خوانند
لم می دهم و به آبی عمیق خیره می شوم
چشم هایم را می بندم و فقط مستقیم می روم
در پایان خیابان یک خانه در کنار دریاست
برگ های درخت پرتقال در راه ریخته است
بیست بچه دارم و همسرم زیباست
همم ، همه به اینجا می آیند ، نیازی نیست که بیرون بروم
(در رویا دیده ام)
(آن خانه کنار دریا)
به دنبال سرزمین جدیدی هستم ، سرزمینی با خیابان های ناشناخته
چهره های ناآشنا و هیچ کس نام مرا نمی داند
همه برنده اند وقتی با ورق های علامت گذاری شده بازی می کنند *
برای باختن خدا زندگی آن ها را کنترل می کند
من از اعماق برف و شن ، گنج خارج می کنم
و دختران هوش از سر من می برند
البته گاهی اوقات خوش شانسی دنبال من می اید
همم ، و با کیف پر از پولم بازمی گردم
آشنایان قدیمی و فامیل ها را دعوت می کنم
و اشک شوق سرازیر می شود
کباب درست می کنیم ، خدمتکاران اشپزی می کنند و ما "اشناپس**" می نوشیم
و هر شب برای یک هفته جشن می گیریم
و ماه به روشنی بر خانه ام کنار دریا می تابد
برگ های درخت پرتقال در راه ریخته است
بیست بچه دارم و همسرم زیباست
همم ، همه به اینجا می آیند ، نیازی نیست که بیرون بروم
(در رویا دیده ام)
(آن خانه کنار دریا)
اینجا به دنیا امده ام ، همین جا هم می میرم
شنواییم ضعیف شده است ، ریش سفید دارم و در باغ نشسته ام
صد نوه ام بر روی چمن کریکت بازی می کنند
وقتی این گونه به ان فکر می کنم ، نمی توانم بیشتر منتظر بمانم
----
* در بازی با ورق با روش های متفاوتی می توان ورق ها را علامت گذاری کرد که از پشت نیز بتوان تشخیص داد چه ورق هایی در دست حریفان است
** اشناپس یک نوع مشروب آلمانی می باشد
No comments:
Post a Comment